اهمیت شمایل‌شناسی در خوانش تابلوهای آئینی بررسی شد

به گزارش گالری آنلاین به نقل از روابط عمومی فرهنگستان هنر، دومین مقاله‌ای كه در نشست تخصصی «نشانه- آیكونولوژی» عصر دوشنبه 13 مهر در سالن همایش‌های فرهنگستان هنر ارائه شد، از «علی عباسی» دانشیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی بود كه «اهمیت شمایل‌شناسی در خوانش تابلوهای آئینی» نام داشت.


عباسی نظریه‌های عنوان شده در حوزه آیكنولوژی یا نشانه‌شناسی را بر پایه نظریات غرب دانست و در این رابطه عنوان كرد: مبانی نشانه‌شناسی بر پایه نظریات غربی بنا نهاده شده و در سال‌های اخیر تلاش كردم تا بتوانم این نظریات را تا جایی كه امكان دارد بومی نمایم و بر اساس فرهنگ خودمان آن را تعریف كنم، زیرا الهام گرفتن روش كار غربی‌هاست.

وی در تشریح بیشتر مقاله خود ادامه داد: غرب بر این اساس نشسته كه می‌گوید: «معنا از تمایز حاصل می‌شود» و براساس این، تعاریف خود را ارائه می‌دهد و آیكنوگرافی خود را نیز تعریف می‌كند. در ابتدا اشاره كردم كه اساس حرف بر این بود كه «معنا از تمایز حاصل می‌شود» كه الهام گرفته از یك تفكر مادی است و بر این باور است: «خیر به همان اندازه قوی است كه شر قوی است» چون هیچكدام بر دیگری غلبه نمی‌كند، پس تمایز ابتدایی وجود دارد و اگر معنایی تولید می‌شود، از این تمایز است، كه این مسئله را از جنبه مذهب مادی‌ و خدایگانشان می‌گویم، نه از مذهب مسیحیت كه در بسیاری از وجوه با ما مشترك است. پس آیكنوگرافی كه غربیان از آن سخن می‌گویند تا شب قیامت هم كه بنشینی به فاصله نشسته.

این استاد دانشگاه به تعریف عناصر نشانه پرداخت و افزود: «نشانه» تشكیل شده از دو عنصر «دال» و «مدلول» است كه از رابطه دال و مدلول، معنا تولید می‌شود، یعنی باید یك فاصله‌ای باشد و جدایی میان دال و مدلول باشد كه رابطه ایجاد شود و معنا تولید شود، یعنی جوهره زبان در فاصله نشسته و اگر بخواهم متنی را معنی كنم، نمی‌توانم، چون جوهره آن در فاصله است و از روز اول روی اتحاد قرار نگرفته؛ اما در فرهنگ ما معنا از تمایز نمی‌تواند ایجاد شود و حداقل در فلسفه اسلامی می‌گوید: خداوند قائم به ذات است و خود خداوند شری به نام شیطان را آفریده و پس قدرت شیطان برابر خدا نیست و خداوند معنایش را از تمایز معنای خودش ایجاد نكرده و تمایز اولیه من وجود ندارد و معنای خداوند خودش است و از جداسازی خودش ایجاد نشده و از رابطه دال و مدلول ایجاد نشده‌است.

علی عباسی با تفسیر تصاویری كه در نشست ارائه كرد به تشریح تفاوت میان نشانه و نماد اظهار داشت: «نشانه» یعنی چیزی جای چیز دیگری نشسته است و بر مبنای قرار داد بنا شده است. «نماد» نیز مانند «نشانه» از رابطه دال و مدلول برقرار است و تفاوتش با نشانه در این است كه این رابطه كاملا طبیعی و قائم به ذات است.

به عنوان مثال چه بگویم عینك، چه آن را لمس كنم، در هر صورت واژه‌ای كه از دهان من خارج می‌شود، همان حس را به من می‌دهد. یعنی اگر عینك یك كیلو وزن دارد یا سفت است، همان حس برای من ایجاد می‌شود. یعنی روی اصل این همانی بنا شده‌است و شما با فاصله روبرو نیستید. اساس فرهنگ من می‌گوید كه خداوند قائم به ذات است و با جداشدن از خودش معنای خودش را نگرفته است. در صورتی كه در فرهنگ غرب روی این اصل نشسته است كه معنا از تمایز حاصل می‌شود.

وی به استفاده از اسامی ملی و مذهبی در كشور اشاره كرد و افزود: هنگامی كه از نامی به صورت نمادی استفاده می‌شود در پی یكی شدن و نزدیك شدن به نماد است. به عنوان مثال استفاده بی‌شمار از نام علی به این خاطر است كه فرد می‌خواهد با استفاده از این نام شمایلی از آن داشته باشد. در ایران خوانش آیكنولوگرافی یا خوانش شمایلی بر اساس فرهنگ‌مان ‌خوانشی است كه نشسته بر روی قرار داد و روی شهود.

سپس دانشیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی به خوانش چكیده‌ مقاله خود پرداخت و ادامه داد: آیکونولوژی (شمایل­شناسی) تعاملی است میان ابزار، روش، شناخت و شهود. شمایل­شناسی خوانشی است گفتمانی از زبان هستی­ای که بر تابلوهای شمایلی حاضر و تفویض شده است، بی­آن­که چیزی از هستی کم­شده باشد و به تابلو اضافه­شده باشد. خودِ هستی است. زبان هستی عمل است و به دور از یک لفظ ساده است. و برای خواندن زبانِ هستی نیاز به ابزار است که آیکونولوژی طریقة تجزیه، تحلیل و تفسیر علمی این زبان یا این شمایل خاص را به روشی کاملاً علمی می­آموزد. با خواندن متن و گذر از لایه­های سطحی آن، آیکونولوژی طریقة درک و شهود گفتمانی را هم نشان­می­دهد. و در ادمه طریقة یکی شدن با زبان هستی را که با عمل یکی است معرفی­می­کند.

وی آیکونولوژی (شمایل شناسی) را یکی شدن و ذوب شدن در هستی شمرد و عنوان داشت: در واقع، تابلوهای شمایلی، تابلوهائی هستند که در آن تعاملی بین نشانه­های قراردادی و متعالی­شده حضور دارد و هنرمند این تابلوها فقط چیزی را ترسیم نکرده­اند بلکه خود چیز و پدیده را آورده­اند.

در ادامه نشست علی عباسی به اهداف مقاله ‌خود كه نشان­دادن چگونگی گذر از این نشانه­های قراردادی به طرف نشانه­های متعالی شده و استعاری است؛ اشاره و تصریح كرد: هدف نشان­دادن همان مسیری است که قبلاً هنرمند آن را طی­کرده است. هدف حاضرکردن همان جایگاه و زاویة دیدیست که هنرمند از آن­جا هستی را دیده­است و از آن­جائی که هنرمند این زاویة دید را با شهود انجام­داده است، هدف نشان­دادن همان جایگاه به خواننده و بینندة این تابلوهای شمایلی است و این مشاهده فقط به لطف شهود و وارد شدن در نظام تخیلی و نمادین هنرمندِ الهام­گرفته از هستی صورت­می­گیرد.

وی در پایان ارائه مقاله خود افزود: خوانش یا دیدن شمایلی بازنمائی چیزی نیست بلکه خودِ عمل هنرمند است. مشاهده­کردن همچون هنرمند است. بینندة تابلوهای شمایلی با بازنمائی چیزی روبرو نیست، بلکه او با خود پدیده روبرو است. تصویرگران شمایلی چیزی را بازنمائی نمی­کنند، بلکه خود چیز را ارائه­می­دهند. شمایل برای آن­ها واسطه­ایست بین حقیقت و انسان. و هدف ما از این سخنرانی به کمک یک تابلوی شمایلی، نشان­دادن این گذر و حرکت از نشانه­های قراردادی به طرف نشانه­های نمادین و تخیلی است.

logo-samandehi