سلسه مقالات خلاقیت (شماره 4)

خلق ایده

به قلم علی فرامرزی



در یادداشت گذشته اگر چه بطور اجمال، به تفاوت تخیل، ایده و خلاقیت پرداختم و در این بخش کوشش میکنم به مشترکات و تفاوت های خلق ایده در دو حوزه محصولات علمی صنعتی و آفریده های فرهنگی هنری بپردازم.

رشد عظیم و سهمگین خلاقیت و نوآوری ها در تولید محصولات علمی و صنعتی و حجم عظیم تولیدات فرهنگی و هنری امروزه به مرحله ای رسیده که ذهنیت انسان معاصر کم کم حساسیت و شوق خود را نسبت به هر اختراع و کشف جدید از دست داده و نوآوری های هر محصول را نسبت به تولید قبلی آن امری بدیهی و خود بخود میپندارد و تقریبا کمتر توجه و تمرکز میکند که هر یک از این تفاوت ها نسبت به محصول قبلی تا چه حد ممکن است توان و نیروی خلاقه را بکار گرفته و توانسته امر خلاقه را به پیش ببرد. شاید ما کمتر به این موضوع اندیشیده باشیم که این تفاوت ها، نوآوری ها و تحول ها چه در حوزه های فنی و علمی و یا در حیطه های هنری و محصولات فرهنگی چگونه بوجود می آیند و خلق میشوند. شاید ما ندانیم که در جهان معاصر موضوع نوآوری و تولید ایده تبدیل به علمی گشته که از دل آن دانشکده های پرورش خلاقیت بیرون آمده و به کار گسترش و پرورش علم و عمل خلاقه مشغول میباشند. اگر تعداد دانشگاه ها، مراکز علمی و موسسات و سرمایه هائی را که بخش های صنعتی و تولیدی به امر خلاقیت و نوآوری اختصاص میدهند را تجسم کنیم آنگاه تا حدی پی خواهیم برد که چرا در جوامع تولید کننده نیروهای خلاق و افراد نوآور به بزرگترین سرمایه های موسسات و ملت ها تبدیل گردیده اند. رشد صنعتی نوین یا همان تکنولوژی های دانش بنیان دیگر هیچ شک و شبهه ای را باقی نگذارده که هر کشور و ملتی که رشد را سرلوحه و هدف خود قرارداده است تا چه میزان باید در جهت آموزش و پرورش علم خلاقیت سرمایه گذاری نماید و تا چه حد بایستی نیروهای خلاق خود را حفظ و حراست نماید.

بخش عظیمی از تولید ایده ها برای محصولات فرهنگی و یا هنری مخصوصا در عرصه های سینمائی و نمایشی و همچنین در حیطه های پر حجم و پر تولید هنر سرگرمی و یا ویدئوآرت ها امروزه به همان شکل و سیاقی تهیه میگردند که در دانشکده ها و مراکز پرورش خلاقیت آموزش داده می شوند و تا مرحله تولید نیز به پیش میروند. پیوند بین مراکز خلق ایده با سرمایه گذاران ریسک پذیر و صنعت و یا هنر مجموعه هائی را شکل داده است که از دل آنها محصولات پرتنوع و عظیم صنعتی و هنری بیرون آمده است. من تا حدی نسبت به حجم عظیم خلاقیت در جهان علمی کنجکاو بوده ام و مطالعه مختصری بیشتر از موضع فرهنگی نمودم. بیشتر از این منظر حساس گشته بوده که چه مختصات فرهنگی این جوامع را نسبت به دیگر جمعیت ها شاخص نموده است و به آنها به لحاظ رشد نوآوری و تولیدات نو این همه توانائی بخشیده است؟ متاسفانه در کشور ما منابع و تحلیل در این زمینه چندان زیاد نیست و آنچه بیشتر به چشم میخورد بحث های کلی و فلسفی ایست که ممکن است چندان راه حل های عملی را نتوان از دل آنها بیرون کشید. اما واقعیت اینست که رشد رو به تزاید رشته های هنری و علمی در سطح آموزش عالی به گونه ایست که چنانچه به موضوع نوآوری به شکلی نظام مند و جدی نپردازیم طولی نخواهد کشید که به سرخوردگی، یاس و تکرار دچار خواهیم شد.


علی فرامرزی

logo-samandehi