نقش کیوریتور در تحقق هدفها و اجرای اثربخش نمایشگاههای هنری
یک هنرمند نقاش و عکاس به بررسی شیوههای برگزاری یک نمایشگاه، انتخاب اثر، انتخاب سطح هنرمندان و دستاوردهای نمایشگاههای هنری پرداخت. او معتقد است که یک نمایشگاه هنری در کنار تمامی اهداف خود، در ارتباط با فعالان هنری باید مشوق و ایدهآفرین بوده و در زمینه خلق آثار هنری بر هنرمندان اثر انگیزشی مثبت داشته باشد.
به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایسنا، بهداد نجفی اسدالهی ـ نقاش و عکاس ـ با اشاره به اهمیت جایگاه کیوریتوری، در یادداشتی به دستاوردهای یک نمایشگاه و اهداف مورد نظر آن اشاره کرده است.
نجفی نوشته است: «کیوریتور را در دنیای امروز می توان همچون نویسنده ای فرض کرد که یک نمایشگاه هنری را مثل یک کتاب ولی به شیوهای بصری به رشته تحریر در آورده و به مخاطبان عرضه می کند.
اولین گام در برگزاری یک نمایشگاه هنری در نظر گرفتن اهداف، تدوین استراتژی و تعیین ایده اصلی آن است. سوال مهمی که باید به آن پاسخ داده شود این است که نمایشگاه چه دستاوردهایی را با چه روش و سرمایه گذاری باید برای برگزارکنندگان، شرکت کنندگان و بازدیدکنندگان به ارمغان بیاورد.
با رویکرد اقتصاد هنر و نگاه مدیریتی، یک نمایشگاه باید در قالب پروژهای دیده شود که به شکلی «اثربخش» و «کارا» به اجرا در بیاید. اثربخشی بر نتایج حاصل از برگزاری نمایشگاه و کارایی بر چگونگی اجرا شدن آن و بازده منابع مصرفی تاکید دارد. به عبارتی میتوان گفت اثربخشی به ما میگوید چه نمایشگاهی برگزار کنیم و کارایی روشهای مناسب اجرای آن را بررسی میکند.»
این هنرمند رسانههای نوین هنری ادامه داده است: «برای نمایشگاههای هنری اهداف گوناگونی میتوان در نظر گرفت از جمله اهداف اقتصادی مثل فروش، جذب حداقل تعداد مشخصی از بازدیدکنندگان از طبقات گوناگون، دعوت بازدیدکنندگان استراتژیک به معنی افرادی که در آینده در کمک به پیشبرد اهداف فرهنگی و هنری برگزارکنندگان و هنرمندان می توانند نقش مثبت و موثری ایفا کنند، اهداف صرفا فرهنگی و هنری، پر کردن اوقات فراغت عموم جامعه و ... ارزیابی عملکرد نمایشگاه و سنجش اثربخشی آن با مقایسه نتایج با اهداف از پیش تعیین شده امکان پذیر است.
پس از تعیین اهداف، استراتژی و ایده اصلی به انتخاب محتوا، موضوع و رشته هنری (نقاشی، عکاسی، مجسمه سازی و ..) پرداخته و با توجه به امکانات اجرایی در دسترس نظیر محل برگزاری، ابزار و سرمایه موجود و ... به گزینش هنرمندان و آثار هنری پرداخته می شود. نکته مهم در این مرحله این است که هنرمندان دعوت شده و آثار هنری انتخاب شده با محتوا و موضوع نمایشگاه متناسب بوده ودر راستای تحقق اهداف و استراتژی رویداد هنری باشد.»
او معتقد است که باید با دید مدیریت پروژه دو وظیفه اجرایی کلی و اصلی را برای کیوریتورها در نظر گرفت.
او در یادداشت خود این دو مورد را اینچنین مطرح کرده است:
«۱- مطالعه و انتخاب آثار و هنرمندان در راستای اهداف این رویداد و ماموریت و چشمانداز فعالیت برگزارکنندگان در دراز مدت
۲- برنامه ریزی اجرایی نمایشگاه و رویداد با تمام جزِئیات تا مرحله جمع آوری، بازخوردها و ارزیابی نتایج»
نجفی در ادامه نیز نوشته است: «معمولا در هنگام نهایی کردن لیست مدعوین و آثار، کیوریتور با چالشهایی مواجه می شود که در قالب سوالات گوناگونی مانند نمونه های زیر خود را نمایان میسازد. در این گام مسئله اصلی انتخاب سطح هنرمندان شرکتکننده در نمایشگاه است. هر چند باید و نباید و چگونگی دستهبندی هنرمندان در گروهها و رتبهبندی آنها همواره در معرض نقد، سوال و اظهارنظرهای موافق و مخالف بوده است ولی گاهی بهرهگیری از بعضی الگوهای اینچنین در جوامع و بازارهای هنری خصوصا در هنگام برنامهریزی و اجرای رویدادها، کارگشا بوده و نتایج مناسبی را به همرا دارد. بر اساس یکی از روندهای موجود میتوان گفت که هنرمندان به طور کلی در دوره کاری حرفهای خود سه مرحله را طی کرده و یکی از جایگاههای سه گانه را به خود اختصاص میدهند. نکته قابل توجه این است که سن را نباید در این شیوه معیار قرار داد و فقط سوابق کاری و آثار هنرمندان باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. به عنوان مثال یک هنرمند ممکن است در سن بالا شروع به فعالیت کرده و در دسته اول قرار گیرد در حالی که هنرمند جوان دیگری با توجه به فعالیتها و آثارش خیلی سریع شرایط ورود به دسته دوم و سوم را احراز کند.
این دستهبندی شامل مراحل زیر است:
۱- Emerging Artist: طی این دوره که از آن به ظهور و دیده شدن در جوامع و بازار هنر یاد می شود، هنرمند توسط گالریداران، مجموعهداران و سایر هنرمندان دیده شده و آثارش مورد توجه مثبت قرار می گیرد؛ هر چند هنوز جایگاه ویژه و اختصاصی به دست نیاورده است. وی شروع به شرکت در نمایشگاه های گروهی کرده و برای برگزاری نمایشگاه انفرادی آماده می شود. در رسانه های خبری و اجنماعی هنری نیز کم و بیش نام او به چشم می خورد. بسیاری از فارغ اتحصیلان رشته های گوناگون هنری در این دسته جای می گیرند.
۲- Mid- Career Artist: با ادامه جدی و مستمر فعالیت و قدم در راه کسب شیوه هنری شخصی، شرکت در نمایشگاه های گروهی متعدد و برگزاری نمایشگاه انفرادی، شناخته شدن نام و آثار هنرمند در سطح ملی و بعضا بین المللی و خصوصا حضور مناسب در رسانه های ارتباط جمعی و خبری و شبکه های اجتماعی و ... هنرمند پا به مرحله میان راه می گذارد. در این مرحله آثار وی بازار خاص خود را پیدا کرده و تقریبا اکثریت فعالان جوامع و بازار هنر وی را در جایگاه خاص خودش کم و بیش می شناسند. آثار این دسته از هنرمندان ممکن است حتی به موزه ها، گنجینه های ملی و حراج های معتبر راه یابد.
۳- :Established Artist در ادامه مسیر اعتلای جایگاه هنری به رتبه هنرمند تثبیت شده می رسیم. در این مرحله، هنرمند و شیوه شخصی او و آثارش در سطح ملی و منطقه ای کاملا شناخته شده و در سطح بین المللی نیز جایگاهی در خور توجه کسب کرده است به نحوی که به راحتی راه خود را به بازارهای کشورهای مختلف پیدا میکند. آثار این دسته هنرمندان بازار ویژه و مناسبی داشته و نسبتا راحت و سریع خرید و فروش می شود. علاوه بر این میتوان آنها را بعضا در موزه ها، گنجینه ها و مجموعه های معتبر فرهنگی و هنری مشاهده کرد. هنرمندان این گروه مورد توجه حراج های معتبر هستند و تقریبا با آهنگ مناسب و مستمری در لیست های حراج ها جلب توجه می کنند. بسیاری از آنها در این مرحله تالیفاتی نیز انجام داده و در سطح رسانه های خبری فرهنگی هنری و رسانه های اجتماعی کاملا شناخته شده هستند.»
نجفی همچنین نوشته است «سوالی که با در نظر گرفتن این دسته بندی عنوان می شود این است که برای کدام دسته یا ترکیبی از دستهها از هنرمندان می خواهیم نمایشگاه برگزار کنیم. آیا اصولا باید به سطح هنرمندان توجه کنیم یا فقط سطح آثار فارغ از خالق آن باید در نظر گرفته شود؟ آیا هنرمندان نوظهور (Emerging) نیز میتوانند در کنار هنرمندان تثبیت شده (Established) در نمایشگاه حضور پیدا کنند؟ آیا صلاح است هر سه دسته از هنرمندان را در کنار یکدیگر در یک رویداد قرار داد؟ مخاطبان اصلی نمایشگاه چه کسانی هستند و چگونه باید با آنها ارتباط برقرار کرد؟ در ارتباط با جامعه هنری و حساسیت های آن از چه تکنیکهای ارتباطی باید استفاده کنیم تا به اهداف نمایشگاه دست بیابیم؟ اهداف اقتصادی نمایشگاه چیست؟ و ...»
«یک نمایشگاه هنری در کنار تمامی اهداف خود، در ارتباط با فعالان هنری باید مشوق و ایده آفرین بوده و در زمینه خلق آثار هنری بر هنرمندان اثر انگیزشی مثبت داشته باشد. علاوه بر این باید تا حد ممکن بازدیدکنندگانی را که فقط در زمره علاقه مندان هنر است و در این زمینه به فعالیت اجرایی مبادرت نمی ورزند به مسیر خلق آثار هنری هدایت کند. در این زمینه اصطلاحی رایج وجود دارد که بعضی از نمایشگاه ها را "دیدنی" و بعضی دیگر را "دیدنی و خلق کردنی" مینامیم. نمایشگاه های دیدنی لذت دیدن آثار هنری را به همراه دارند در صورتی که نمایشگاه های دیدنی و خلق کردنی در بازدید کنندگان انگیزه موثر برای فعالیت هنری و خلق آثار ایجاد میکند.»
این هنرمند سپس به نکات مهمی که باید در انتخاب لیست نهایی هنرمندان و آثار نمایشگاه در نظر گرفت اشاره کرده که عبارتند از:
«۱ـ دسته بندی هنرمندان بر اساس درجه هنری، سطح و جایگاه آنها در جامعه هنری و همچنین سبک کار و شیوه شخصی آنها (Personal Style)
۲- تا حد امکان ایجاد فرصت برای نمایش آثاری که فارغ از خالق اثر سطح مطلوبی داشته و علاوه بر مقبولیت هنری و استانداردهای ارزیابی آثار با اهداف، محتوا و موضوع نمایشگاه سازگار هستند.
۳- تلاش و برنامه ریزی برای ایجاد امکان قرار گیری ترکیبی از هنرمندان در حال دیده شدن، میاه راه و تثبیت شده در کنار یکدیگر به منظور ایجاد فرصت رشد و طی کردن پله های ترقی برای آنها وجود دارد. یاد آور میشود که سطح و جایگاه نمایشگاه و رویداد هنری بر این امر الویت و تقدم دارد.
۴- توجه به تبلیغات، ارتباطات رسانه ای یکپارچه و پرسنال برندینگ تمامی هنرمندان شرکت کننده در نمایشگاه.
۵- فراهم کردن امکانات مناسب برای بازدید مفید و موثر بازدیدکنندگان از نمایشگاه.
۶- توجه به اهداف اقتصادی و اصول اقتصاد هنر در برنامه ریزی نمایشگاه. رویداد هنری خوب باید اثربخش بوده و به شیوهای کارا برگزار شود.
۷- دریافت بازخوردها در زمان برپایی و نیز پس از آن و بهره برداری مناسب از آن جهت رفع نواقص و ارتقاء سطح رویدادها و نمایشگاههای بعدی.
۸- و در نهایت ایجاد چک لیست برای تمام جزئیات اجرایی شامل حمل و نقل و دریافت آثار، چیدمان، نصب، نورپردازی، لیبل های آثار، بروشورها، پذیرش و پذیرایی و ... که از انجام درست و صحیح آنها فرض ثابت برپایی نمایشگاه تلقی میشود.»